ویژه محرم شماره خبر: ٤٠٢٧٣٢ ٠٨:٣١ - 1397/06/24 ارسال به دوست نسخه چاپي
پرسمان محرم (1)
علت صلح نکردن امام حسین علیه السلام با یزید(لعنت الله علیه)
امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورادلیل خود برای بیعت نکردن با یزیدرا چه عنوان کرد؟ پاسخ اجمالی: امام حسین(ع) در روز عاشورا درباره دلیل بیعت نکردن خود با یزید فرمود: «اين ناپاك زاده، فرزند ناپاك زاده مرا ميان دو انتخاب قرار داده است، كشته شدن يا قبول ذلّت و چقدر دور است كه ما تن به ذلّت دهيم، خداوند و پيامبر او هرگز براى ما ذلّت و زبونى نمى پسندند و نياكان پاك سرشت و دامن هاى پاكى كه ما را پرورانده اند و بزرگ مردان غيرتمند و انسان هاى با شرافت اين را از ما نمى پذيرند». پاسخ تفصیلی: امام حسین(علیه السلام) طی خطبهای پس از آن که نامه نگاری کوفیان و خیانتشان در این وعده ها، و بدی تکیه بر فریبهای معاویهرا به آن ها گوشزد کرد دلائل خود برای بیعتنکردن با یزیدرا چنین تشریح فرمود...
شماره اول
امام حسین(علیه السلام) درروز عاشورادلیل خود برایبیعتنکردن بایزیدرا چه عنوان کرد؟ پاسخ اجمالی: امام حسین(ع) در روز عاشورا درباره دلیل بیعت نکردن خود با یزید فرمود: «اين ناپاك زاده، فرزند ناپاك زاده مرا ميان دو انتخاب قرار داده است، كشته شدن يا قبول ذلّت و چقدر دور است كه ما تن به ذلّت دهيم، خداوند و پيامبر او هرگز براى ما ذلّت و زبونى نمى پسندند و نياكان پاك سرشت و دامن هاى پاكى كه ما را پرورانده اند و بزرگ مردان غيرتمند و انسان هاى با شرافت اين را از ما نمى پذيرند». پاسخ تفصیلی: امام حسین(علیه السلام) طیخطبهای پس از آن که نامه نگاری کوفیان و خیانتشان در این وعده ها، و بدی تکیه بر فریبهایمعاویهرا به آن ها گوشزد کرد دلائل خود برایبیعتنکردن بایزیدرا چنین تشریح فرمود: «اَلا اِنَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعیّ قَدْ رَکَزَنی بَیْنَ اثْنَتَیْنِ، بَیْنَ الْقَتْلَهِ وَ الذِّلَّهِ، وَ هَیْهاتَ ما آخِذُ الدَّنِیَّهَ اَبَى اللّهُ ذلِکَ وَ رَسُولُهُ، وَ جُدُودٌ طابَتْ، وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ، وَ اُنُوفٌ حَمِیَّهٌ، وَ نُفُوسٌ اَبِیَّهٌ، لا تُوْثِرَ طاعَهَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْکِرامِ، اَلا قَدْ اَعْذَرْتُ وَ اَنْذَرْتُ، اَلا اِنِّی زاحِفٌ بِهذِهِ الاُْسْرَهِ عَلى قِلَّهِ الْعِتادِ، وَ خَذَلَهِ الاَْصْحابِ». (هان بهوش باشید! که این [یزید] ناپاک زاده، فرزند ناپاک زاده مرا در میان دو انتخاب قرار داده است: کشته شدن یا قبول ذلّت و چقدر دور است که ما تن به ذلّت دهیم،(1)خداوند و پیامبر او هرگز براى ما ذلّت و زبونى نمى پسندند و نیاکان پاک سرشت و دامن هاى پاکى که ما را پرورانده اند و بزرگ مردان غیرتمند و انسان هاى با شرافت این را از ما نمى پذیرند. هرگز! ما هیچگاه فرمانبردارى فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح نخواهیم داد. بدانید من با شما اتمام حجّت کردم و شما را از عاقبت کارتان بیم دادم. به هوش باشید! من با همین خاندانم و آمادگى کم و یاران اندک، با شما پیکار مى کنم وآماده شهادتم!). آنگاه این اشعار را خواند: «فَاِنْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً *** وَ اِنْ نُهْزَمْ فَغَیْرُ مُهَزَّمینا وَ ما اِنْ طِبُّنا جُبْنٌ وَ لکِنْ *** مَنایانا وَ دَوْلَهُ آخِرینا». (اگر ما در جنگ، دشمن را درهم بشکنیم، این شیوه دیرین ما است و اگر [به ظاهر] شکست بخوریم باز هم شکست از ما نیست [و در حقیقت دشمنان ما شکست خورده اند]. ترس زیبنده ما نیست ولى اینک دولت و حکومت دیگران با کشتن ما هموار گشته است).(2)، (3)پی نوشت: (1). در كتاب احتجاج طبرسى (ج 2، ص 99) به اين تعبير آمده است : «قَدْ تَرَكَني بَيْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهاتَ لَهُ ذلِكَ مِنِّي! هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةَ».