پیشاز این هم به استان یزد سفر کردهام؛ اما تا به امروز موفق به دیدن شهر زیبای اردکان که حلوااردهاش شهرت جهانی دارد، نشدهام.
دلیل آمدنم به شهر اردکان، دیدن برادرم است، که در اداره پست این شهر مشغول به کار شده است.
برادرزادهام که علاقهی زیادی به عکاسی از جاهای دیدنی ایران و استان یزد دارد، دلش میخواهد گوشه و کنار شهر را به من نشان بدهد؛ به همین خاطر از مدرسه که برمیگردد، از من میخواهد شال و کلاه کنم تا به اتفاق هم، گشتی در شهر بزنیم.
اولین جایی که مورد توجهمان قرار میگیرد، خانهای قدیمی است که بنا به توضیح برادرزادهام صاحب آنرا میشناسم! میگوید: عمو جان! شما شعر «قدرت خدا» را که در کتاب کلاس دوم خواندهاید، یادتان هست؟
هرچه که بینـد دیـده خـــدایش آفــریـــده
خورشید و ماه تـابـان ستــــــاره درخشــان
این همه را به قدرت خدا نموده خلقت
میگویم: بله، چهطور مگر؟
میگوید: این، خانهی شاعر آن است.
نگاهی به خانه که دیواری کاهگلی دارد میاندازم و میگویم: عجب، پس آقامحمدحسین بهجتی (شفق)، اردکانی بودهاند.
میگوید: بله؛ ایشان امام جمعهی شهرمان بودند و شعر هم میسرودند.
از کوچهای که خانهی مرحوم بهجتی در آن است رد میشویم؛ مقصد بعدیمان بازار سنتی این شهر است.
................................................................................
1 . حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدحسین بهجتی(شفق) قدسسره
2 . اردکان یزد
بیژن شهرامی
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA