امام خمینی در خصوص دقت در مصرف و همچنین پرهیز از مصرف بیجا میفرمودند:
بازارهای کشورهای اسلامی، مراکز رقابت کالاهای غرب شده است و سیل کالاهای تزیینی مبتذل و اسباببازیها و اجناس مصرفی به سوی آنها سرازیر است و همه ملتها را آنچنان مصرفی بار آوردهاند که گمان میکنند بدون این اجناس آمریکایی و اروپایی و ژاپنی و دیگر کشورها زندگی نمیتوان کرد. زيادهروي به نحو غيرمتعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد، موجب ضمان است.
حجةالاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان میگوید: در جماران بعداز اينكه اتاقى در مجاورت اتاق كار امام براى حاج احمدآقا ساخته شد، با توجه به اينكه در دو ضلع آن، ايوان باريكى به ارتفاع حدود 5/1متر از كف حياط بود، نردهاى فلزى را روى لب ايوان نصب كردند. حاج احمدآقا برايم نقل كرد ـنقل به مضمونـ كه يكروز امام سرزده به اينطرف آمدند و وقتی كه ديدند بعداز اتمام اتاق، بازهم كار جديدى روى ايوان انجام شده است، با تلخى، به اينكار و هزينه جديد اعتراض كردند. حاج احمدآقا میگفت: در ذهنم خطور كرد كه الان جوابى به امام مىدهم كه بهخوبى قانع شوند! على (فرزند حاج احمدآقا) در آنزمان دو سه ساله بود و بسيار مورد علاقه امام، خدمت امام عرض كردم: على نوپاست و مدام اينجا میآيد، اگر از اين ايوان به پائين بيفتد، ضربه مغزى مىشود؛ به همين جهت نرده را درست كرديم. امام درنگى كردند و فرمودند: «انسان، قدم به قدم طاغوتى مىشود! در هر قدم هم براى خود دلایلى پيدا مىكند!»
حضرت امام با نارضايتى فرمودند: اين درست است كه حفظ جان، تغذيه، مسكن، لباس، وسيله نقليه و... براى انسان واجب است؛ اما چگونه؟ و با چه قيمتى؟ اگر انسان راه زيادهروى و زيادهخواهى را در امور مادى در پيش گرفت، در چه نقطهاى متوقف مىشود؟ مخصوصاً براى مسئولان كه از يكسو دسترسى آنها به امكانات، بيشتر است؛ و از سوى ديگر، رفتار و كردار آنان روى جامعه تأثير صدچندان دارد.
طاغوتها معمولاً از قدم اول طاغوتى نبودهاند. با غفلت و گم كردن راه درست، در خط طاغوتىشدن قرار مىگيرند و آرام آرام پيش مىروند؛ و در هر مرحلهاى که قرار مىگيرند، به پشت سر خود و كسانى كه سطح زندگىشان پائينتر است، نگاه نمىكنند تا احساس طاغوتىشدن به آنها دست ندهد! بلكه با نگاه به بالادست خود در امور مادى، بازهم خود را مستضعف و سادهزيست مىپندارند! و با توجيهات و تسويلات گوناگون و تحت عنوان رفع نيازها، و تأمين ضرورتها، جلوتر مىروند و به مراحل بالاتر طاغوتىشدن دست مىيازند!
اما انسانهاى الهى، همواره با فقرا همنشينى و معاشرت مىكنند و در زندگى مادى خود را با تهيدستتر از خود مىسنجند؛ و به اين ترتيب، از پوسته خودبينى، به فضاى نوعدوستى مىرهند و در برابر فقرا، از آنچه دارند، خود را شرمگين و در پيشگاه خداوند، خود را شاكر و صابر مىيابند؛ و از سوى ديگر، در عرصه امور معنوى، بالاتر از خود را مىجويند و خويشتن را با فراتر از خود مقايسه مىكنند. دچار عُجب و خودبينى و ركود نمىشوند و همواره براى صعود و عروج به مراتب بالاتر، مىكوشند.
امام، اينگونه بودند؛ و فرزندان و شاگردانشان را اينگونه تربيت كردند. و چنين بود كه مرحوم احمدآقا با همه وجود در خدمت امام و انقلاب و نظام بود و با آنكه همواره چه قبل يا بعداز انقلاب در سايه امام و منزلتى كه در نظام داشت. هر نوع امكاناتى براى او قابل دسترسى بود، ليكن هرگز دست به دنيا و مظاهر دنيا نيآلود و حتى از انبوه اموالى كه به عنوان هديه و نذر تقديم امام مىشد، همچون امام هيچ ذخيرهاى را براى خود نياندوخت و همچون امام، از حداقل امكانات مادى بهره گرفت و در خانه استيجارى زندگى كرد و در همان خانه از دنيا رفت. رحمةاللهعليه وعلى والدهالكريم.
(یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی)